شلیک مرگبار به شوهر و برادرشوهر زن مورد علاقه | نمیدانستم قتل کردهام، فقط میخواستم فرار کنم
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۷۰۴۸۴
به گزارش همشهری آنلاین، این حادثه وحشتناک در اولین روز خرداد امسال و زمانی در بولوار حر مشهد رخ داد که جوان ۲۴ ساله موتورسوار به سر قرار حضوری با زن ۲۶ سالهای رفت اما ناگهان پرایدسوارانی با سرعت از راه رسیدند و به سمت جوان موتورسوار هجوم بردند. در همین حال مصیب (جوان موتورسوار) که با احتمال درگیری، سلاح کلت کمری را با خود حمل می کرد، هنگام فرار در جهت خلاف خیابان اسلحه را از کمرش بیرون کشید و به سوی دو جوانی که در تعقیب وی بودند، آتش گشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمان با شلیکهای وحشتناک جوان ۲۴ ساله، گلولهای از آسفالت خیابان کمانه کرد و به پیشانی یکی از تعقیبکنندگان نشست. اما جوان دیگر که برادر فرد مجروح بود همچنان به تعقیب ادامه داد تا این که او نیز با اصابت گلوله ای به پایش نقش بر زمین شد.
با فرار عامل شلیک های وحشتناک از صحنه درگیری، دو برادر مجروح به مرکز درمانی انتقال یافتند و تحت مداوا قرار گرفتند اما برادر بزرگ تر که فرشید نام داشت، حدود ۱۱ روز بعد از وقوع این حادثه بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله به پا جان سپرد و بدین ترتیب پرونده ای جنایی روی میز قاضی مهدی جعفری (بازپرس شعبه ۴۱۰ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) قرار گرفت.
درحالی که با صدور دستورات ویژه قضایی، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با هدایت سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) تحقیقات گسترده ای را برای دستگیری متهم به قتل فراری آغاز کرده بودند، گزارشی در بیسیم های پلیس پیچید که زوایای پنهان این ماجرای هولناک را آشکار کرد. در اخبار محرمانه پلیس گزارش شد که جوانی ۲۴ ساله به نام «مصیب» خود را به نیروهای انتظامی در قوچان معرفی کرده و از شلیک های مرگبار در خیابان حر مشهد سخن گفته است. در پی اعلام این خبر، بی درنگ گروهی از کارآگاهان اداره جنایی به سرپرستی سروان منفرد (افسر پرونده) عازم قوچان شدند و متهم را در حالی به مشهد انتقال دادند که او هنوز از مرگ جوان ۲۷ ساله خبر نداشت.
طولی نکشید که متهم جوان با راهنمایی های قاضی جعفری تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت و به شلیک های مرگبار در خلاف جهت اعتراف کرد. او همچنین گفت: سلاح کلت جنگی را در حدود ۵ کیلومتری چناران و درون یک زمین خالی محصور در زیر خاک پنهان کرده است. در پی اعترافات متهم، افسران پلیس آگاهی به همراه متهم عازم بزرگراه آسیایی شدند و اسلحه کلت را در حالی که چند تیر جنگی هنوز درون آن باقی مانده بود، از زیر خاک بیرون کشیدند.
با انتقال متهم به قتل به زندان بررسی های تخصصی و قضایی برای کشف ابعاد دیگر این ماجرا ادامه یافت و مشخص شد که جنایت مذکور به خاطر ارتباطی سیاه در سالهای گذشته رخ داده است. در همین حال روز گذشته با فراهم شدن مقدمات بازسازی صحنه جنایت، متهم ۲۴ ساله تحتالحفظ کارآگاهان اداره جنایی به نبش خیابان حر ۷۶ منتقل شد تا در حضور بازپرس شعبه ۴۱۰ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد چگونگی تیراندازی مرگبار را شرح دهد و صحنه را بازسازی کند.
مصیب وقتی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد، قاضی جعفری با تفهیم موادی از قانون مجازات اسلامی از وی خواست حقیقت ماجرا را بیان کند. چراکه اظهارات وی در دیگر مراحل دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد. پس از نصایح و ارشاد مقام قضایی، متهم با معرفی کامل خود گفت: چند سال قبل در یکی از روستاهای اطرافِ یکی از شهرهای خراسان رضوی با دختری از اهالی همان روستا قصد ازدواج داشتم اما او با فرد دیگری ازدواج کرد و به مشهد آمد.
با این حال، ارتباط تلفنی ما ادامه یافت تا این که او با من برای یک دیدار حضوری روبروی حر ۷۶ قرار ملاقات گذاشت. من هم که قبلا با همسرش اختلاف داشتم و احتمال درگیری می دادم، از ترس یک سلاح کلت جنگی برداشتم و سوار بر موتورسیکلت به محل قرار رفتم. آن روز صبح (اول خرداد) هنوز در حال گفتوگو با او بودم که ناگهان راننده پرایدی سفیدرنگ در حالی که جوان دیگری نیز سرنشین آن بود، خودرو را به موتورم کوبید و مقابلم توقف کردند. وقتی دیدم آنها شوهر و برادرشوهر زن جوان هستند، به شدت ترسیدم و در جهت خلاف خیابان فرار کردم اما آنها به تعقیب من آمدند و من هم به ناچار اسلحه را بیرون آوردم و تیر هوایی شلیک کردم ولی آنها باز هم می خواستند من را بگیرند. به همین دلیل در حال فرار چند تیر دیگر شلیک کردم و متوجه شدم که آنها زخمی شده اند.
با همان استرسی که داشتم، جلوی یک خودروی عبوری را گرفتم و با تهدید اسلحه راننده را بیرون انداختم و خودم پشت فرمان نشستم اما خودرو قطعکن داشت و نتوانستم آن را روشن کنم. به ناچار دوباره پیاده فرار کردم و با تهدید یک راننده دیگر به طرف پلیس راه امام هادی(ع) رفتم تا به قوچان بروم. آنجا سوار مسافربرهای شخصی شدم و به سمت قوچان رفتم ولی هنوز به چناران نرسیده بودیم که تابلوی پلیس راه را دیدم و به دلیل اسلحه ای که همراهم بود، احساس خطر کردم. بنابراین به بهانه این که چیزی را در مشهد فراموش کرده ام، از خودرو پیاده شدم و اسلحه را درون یک زمین محصور در زیر خاک گذاشتم و بعد به سمت قوچان رفتم ولی عذاب وجدان رهایم نمی کرد. البته نمی دانستم که «فرشید» به خاطر شلیک من جان باخته است. به همین دلیل هم به کلانتری قوچان رفتم و خودم را تسلیم قانون کردم.
در پی اعترافات صریح متهم به قتل و تشریح جزئیات ماجرای تیراندازی مرگبار، او با صدور قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی، روانه زندان شد تا این پرونده جنایی مراحل دادرسی را طی کند.
کد خبر 729638 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم مشهد قتل - قاتل حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم مشهد قتل قاتل حوادث ایران ۲۴ ساله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۰۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انگیزه برای قتل زن مورد علاقه با ۱۹ضربه چاقو در خیابان بالاشهر
رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
روزنامه ایران نوشت: مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.
شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد. اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود.
با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.